کد مطلب:181001 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:272

جنبه ی روحی (شخصیت روحانی وی)
تداركات ویژه ای كه خانه ی رسالت و نبوت برای امام علیه السلام به وجود آورد، و هم چنین، جو روحانی، كه در آن خانه ی مبارك وجود داشت، روح و جسم امام را به مرتبه ای رساند كه كسی جز رسول خدا صلی الله علیه و آله، یا امامان علیه السلام، به آن دست نیافته بودند، به همین دلیل عبادت و نزدیكی و وابستگی اش به خدای تعالی، امری است بس عظیم، به طوری كه تمام القابی كه به آن نامیده شد، به نحوی با خداوند بزرگ وابسته است. از جمله ی این القاب: زین العابدین (بهترین عبادت كنندگان) و سجاد (بسیار سجده كننده) و ذی الثفنات است.

كسی كه سیره و زندگی امام علیه السلام را دنبال می كند، درمی یابد كه علت شهرت یافتنش به بهترین عبادت كنندگان، روایتی است كه ازهری از سعید بن مسیب از ابن عباس روایت كرده كه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اگر در روز قیامت از میان ما بهترین عبادت كنندگان را صدا بزنند، من به پسرم علی بن حسین كه در میان جمعیت ایستاده است نگاه می كنم. [1] .

اما در مورد لقبش «السجاد»، در سخنان امام باقر علیه السلام آمده است كه می فرماید: او ذكر روزی های خداوند عزوجل را به جا نمی آورد، مگر این كه به سجده بیفتد، یا این كه آیه ای از كتاب خداوند -عزوجل - كه در آن سجده ای وجود داشت، نمی خواند، مگر آن كه به سجده بیفتد، و از نماز واجبه اش فارغ نمی گشت، مگر آن كه به سجده بیفتد، و آن گاه كه بخواهد میان دو نفر مصالحه كند، ابتدا سجده را به جا می آورد، سجده كردن در همه ی



[ صفحه 17]



جوانب زندگی اش اثر داشت و به همین دلیل «سجاد» نامیده شد. [2] .

اما علت نامیدنش به «ذی الثفنات» این بود كه جاهایی از بدنش كه در هنگام سجود به زمین می رسید، مانند جاهایی از بدن شتر بود كه در هنگام نشستن، با زمین تماس پیدا می كند، مانند دو زانو و غیره كه بسیار ضخیم و سفت می شود. و آن گاه كه وضو می گرفت، از ترس خداوند -تعالی - رنگ صورتش زرد می گشت. یا زمانی كه وضو كردن را تمام می كرد و خود را برای نماز آماده می ساخت، لرزشی و ترسی تمام وجود او را می گرفت و آن گاه كه از نماز فارغ می آمد، رنگ صورتش دگرگون می شد. از امام باقر روایت شده كه می فرماید: آن گاه كه علی بن حسین علیه السلام در مقابل خداوند به نماز می ایستاد، مانند بنده ای ذلیل و ناچیز، بین دستهای معبود و مالك بزرگ می ایستاد، تمام اعضای بدنش از ترس خداوند -عزوجل - می لرزید و نماز را آن طور می خواند، كه گویی آخرین نماز اوست و پس از آن هرگز نماز نخواهد خواند. از طاووس یمانی روایت شده كه می گوید: علی بن حسین را از شامگاه تا سحر در حال طواف و عبادت دیدم، زمانی كه كسی در اطرافش نبود با گوشه ی چشمی به آسمان نگاه می كرد و می گفت: خدایا، ستارگان آسمانت غروب كردند و چشمان خفتگانت بیدار شدند و درهای رحمتت بر روی عبادت كنندگان گشوده شده است. آمده ام تا مرا بیامرزی و مرا ببخشایی و روی جدم، محمد صلی الله علیه و آله را در ژرفای قیامت به من نشان دهی. آنگاه می گریست و می گفت: قسم به عظمت و جلالت كه من با گناه هایم نخواستم كه با تو مخالفت كنم، و هرگز به تو معصیتی نكردم و اگر هم معصیتی از من سر زده آن را نزد تو شكایت كردم و نه به نكوهش تو ناآگاهم و نه به مجازات تو معترضم، اما نفس اماره ام مرا وسوسه كرد و بخشش بی نهایت تو، كه بر من مرحمت داشتی، به من كمك



[ صفحه 18]



كرد تا معصیتی انجام دهم. اما حالا چه كسی مرا از عذاب نجات خواهد داد و به رشته ی رحمت چه كسی دست گیرم، آن گاه كه تو رشته ی عفو و رحمتت را از من قطع كنی؟ و پس وای بر فردایی كه در میان دستان تو قرار گیرم، آن زمانی كه به سهل انگاران می گویند دست بردارید، و به ستمگران گفته می شود، نابود شوید! آیا با سهل انگاران توبه كنم یا با ستمگران نابود شوم؟ وای بر من، آن گاه كه عمرم زیاد گردد، گناهانم بی شمار و هرگز توبه نمی كنم! آیا زمان آن نرسیده كه از خدای خود شرمنده گردم؟ سپس گریست و این ابیات را سرود:

1- ای قبله ی آرزوها، پس از آن همه خواهش باز هم مرا در آتشی می سوزانی!؟

2 - من به سوی تو آمده ام با كوله باری از گناه كه كسی در گذشته این چنین گناهكار نبوده است. خداوندا، بندگان گناه می نمایند، گویی تو را نمی بینند و بردبار و صبوری، گویی كسی از تو سرپیچی نمی كند، با بنده هایت آنقدر مهربانی، كه گویی به آنها نیاز داری و تو، ای سرورم، از همه ی آنها بی نیازی.

طاووس به او گفت: ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله، این همه آه و فغان برای چیست، در حالیكه ما گناهكاریم و به آنها محتاجیم، اما پدر تو، حسین ابن علی علیه السلام، است و مادرت، فاطمه ی زهراء علیهاالسلام و جدت، رسول خدا صلی الله علیه و آله است؟

امام رو به طاووس نمود و گفت: طاووس، وای بر من، وای بر من، حرف پدر و مادر و جد و غیره را رها كن! خداوند بهشت را برای فرمانبرداران قرار داده، حتی اگر یك بنده ی حبشی و سیاه پوست باشد، آتش جهنم را برای كسی قرار داد كه از او نافرمانی نماید، حتی اگر او یكی از اشراف قریشی باشد. اما گفته ی خداوند - تعالی - را شنیدم كه می فرماید: «فاذا نفخ فی الصور فلا أنسات بینهم یومئذ و لا یتساءلون» [3] .



[ صفحه 19]



آن زمانی كه همه فراخوانده شوند، دیگر میان آنها خویشاوندی نیست و از یكدیگر نمی پرسند. فردای روز قیامت، خداوند به داد تو نمی رسد، مگر عملی صالح و شایسته به او تقدیم كنی (انجام داده باشی). [4] .

از امام باقر علیه السلام روایت شده است كه: پدرش، علی بن حسین، دو بار دارائیش را با خدا تقسیم كرده است. [5] .

از امام صادق علیه السلام روایت شده است: علی بن حسین در عبادت بسیار كوشا بود، طوری كه تمام روز را روزه می گرفت، و تمام شب را قیام می كرد. این امر باعث بیماری و ناتوانی اش گردید. به او گفتم: پدر چقدر پیشانی به خاك می زنی؟ گفت: شاید كه خدایم مرا به خودش نزدیك گرداند. [6] .

اگر به نوشته ها و دعاهایش بنگریم، در میان آنها شخصیتی خواهیم یافت كه وابستگی عمیقی به خداوند دارد، به صورتی كه انسان از وصف آن عاجز می ماند. در اینجا و در یكی از دعاهایش با خدا راز و نیاز می كند: خدایا، اگر پرستش تو بر من واجب نبود، تو را از فكرم پاك می نمودم، زیرا كه تو را به اندازه ی توانائیم، ذكر می كردم، نه به اندازه ی توانایی ات، مگر توانایی من چقدر می تواند باشد، تا این كه آن را جایگاهی برای پرستش تو قرار دهم. و از بزرگترین نعمتهایی كه بر ما ارزانی داشته ای، ذكر همیشگی نام تو و اجازه دادی تا تو را دعا كنیم و از هر شركی تو را منزه بداریم و عظمت تو را بر زبان آوریم. خداوندا، كاری كن كه یادت همیشه در ذهن ما باشد، چه در تنهایی و چه زمانی كه با دیگرانیم، در شب و روز، نهان و آشكار، در خوشی و ناخوشی و ما را با



[ صفحه 20]



دعاهای نهان محشور بفرما، ما را به كارهای خیر وادار، و كاری كن كه سعی و كوشش ما مورد قبول تو واقع گردد، و پاداش نیكو به ما ارزانی دار... [7] .

این گزیده ای بود از دعای مباركش و تمام دعاهایی كه به واسطه ی آن خداوند بزرگ را خوانده است. هم چنین این دعاها، از وابستگی شدید روحی آن حضرت به خداوند - عزوجل - سخن می گوید و نفسی كه در راه عشق به خدا و نزدیكی به وی آن چنان لبریز شد، كه به صورت سرچشمه هایی از حكمت و تقوا و فضیلت فوران گردید، به همین دلیل كتاب «صحیفه سجادیه» كه تمام ادعیه اش را در برمی گیرد، یكی از افتخارات زمانه گردید كه با آن نیروی ایمان و یقین می گرفتند و مسافران در راه های طولانی آن را بهترین مونس و توشه ی راه می یافتند.


[1] اهل البيت / ج 2.

[2] المجالس السنية.

[3] سوره مومنون - آيه 101.

[4] مناقب آل ابي طالب / جلد 3.

[5] مناقب آل ابي طالب / جلد 3.

[6] المصدر السابق.

[7] صحيفه سجاديه / مناجات ذاكرين.